منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

بـا تـوگـويـم ميهنــم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم در سـرِ پيـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم جـاودانـه ميهنـم اين بـار هـم مـی سـازمـت چون درفـش کـاويـان هر جای می افرازمت همچـو رستـم می کَـنم ديـو پليـدی را ز جـای چـون فـريـدون شـوکـت ديـريـنه می پـردازمت با تـو مـام ميهنـم ديـرينه پيمـان می کنـم گـر که ايـرانـم نبـاشـد، تـرک ايـن جـان می کنم همچـو آرش بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای کوهسـاران را پُـر از آواز ايــران می کنم بـا تـو گـويـم ميهنـم اين بـار هـم گـل می کنم با تـو گـويـم ميهنم ايـن بـار هـم گـل مـی کنـم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها
ایران جاویدان

دانستنیها:
محرب اسلامی = مهرابه پارسی
یادآوری این نکته ضرویست که پرستشگاه های کوچک و خانوادگی «میترا» را «مهرابه» میگویند و محراب مساجد اسلامی نیز اقتباسی از «مهرابه های میترا» بوده است.

برخلاف آنچه به غلط در تاریخ آمده است که : محراب اسلامی از حرب میآید و به معنی محل جنگ می باشد، غافل از اینکه انسان در هنگامه پرستش خدا و یا خدایان که به جنگ نمیرود؟ بلکه به راز و نیاز و خلسه و عبادت میرود.

یک مهرابه که در شهر بندری و باستانی «اوستیا» در ایتالیا کشف شده‌است. مهرابه‌های بسیاری نظیر آن در آلمان، فرانسه [۹] [۱۰] و روسیه، به‌طور اتفاقی و یا هنگام مرمت کلیساها پیدا شده‌اند.

به پرستشگاه‌های مهرپرستان مهرابه گفته می‌شود. که از دو واژه «مهر» و «آبه» ساخته شده‌است. آبه به معنی جای گود است.

ساختمان مهرابه‌ها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی می‌شد تشکیل شده‌است. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بوده‌است. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است. مهراب بالای تالار اصلی قرار می‌گرفت و عبارت بود از گودی اندکی در دیوار که نقش مهر (و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده می‌شد دو مهربان نیز در دو سوی او دیده می‌شدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار می‌دادند.

روشنی مهرابه از روزنه‌های کوچک سقف و یا پنجره‌های باریک تامین می‌شد، به طوری که فضای مهرابه تقریباً تاریک بود و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.

چلیپا :

علامت صلیب (چلیپا) رازهای زیادی دارد این علامت از مصر فرعونی تا هند باستان وجود دارد و بنظر می‌رسد از مهمترین نشانه‌های مهرپرستان باشد قدیمی ترین علامتهای صلیب کشف شده در حوزه فلات ایران کشف شده و باید به آیین مهر پرستی مربوط باشد بنظر می‌رسد که صلیب + ساده شده از شکلها و تصوراتی است که از خورشیدوجود داشته مانند دایره‌هایی با 16- 24- 12 شعاع یا پرتو بنظر می‌رسد در یک دوره تکاملی تصویر خورشید از شکل گل آفتاب گردان به علامت+ ساده تر شده‌است و تنها با شکل + و یاضربدر و شکل ستاره پنج پر * در آوردند گفتنی است که علامت * که بر روی کلاه کوروش کبیر دیده می‌شود نیز آیکون خورشید است ولی امروزه آن را با علامت ستاره می‌شناسیم. شکل 12 پر صلیب هم وجود دارد که ممکن است همزمان آیکون خورشید و 12 ماه سال باشد.اما در مجموع می‌توان گفت + صلیب یا چلیپا یا چهار پایه و یا چهار پره ایکون ساده خورشیدتابان است ممکن است 4 خط آن نماد فصل‌های سال و یا نماد 4 عنصر اصلی آب - باد و خاک و نور باشد.خورشید پرستی و آیین مهر یا میثرا در مصر و ایران و هند و بخشی از اروپا قرنها قبل از مسیحیت وجود داشته‌است احتمالا آیین مهر پرستی ابتدا در شمال غرب ایران رایج بوده‌است اما نشانه‌های بارز این آیین در 4 صلیب آریایی نقش رستم قابل مطالعه‌است مهریان به نشانه خورشید، صلیبی را در یک دایره ترسیم می‌کردند و برای آنان چهار گوشه صلیب نشانه سال خورشیدی آغازین بود. دو گوشه آن نشان از روز و شب و دو گوشه دیگر نماد انقلاب خورشیدی بود. صلیب درون دایره در نقشهای شام مقدس میترا به تصویر کشیده شده‌است مهریان به صلیب شکسته «א» نیز به نام چرخ خورشید احترام می‌گذاشتند.
بابانوئل همان میترا و عمو نوروز ما است
«میترا» امروزه همچنان در فرهنگ و سنن غرب با نام «بابا نوئل» باقی مانده است. پس از آنکه مسیحیت جایگزین آئین میترا شد، اکثر آداب و رسوم و سنن «میتراگرایی» زیر پوشش مسیحیت در جوامع اروپایی باقی ماند از جمله:
جشن کریسمس= جشن «یلدا»- تولد میترا -حضور میترا با نام بابانوئل= که همین عمونوروز ما است! -جشن سیزدهمین روز از بهار(سیزده بدر)= با عنوان «عید پاک» کریسمس که بیست و پنجم دسامبر است با چند روز اختلاف همان جشن یلدای کهن میتراگرایی است که بعنوان زادروز میترا در اکثر نقاط جهان جشن گرفته میشده است.

هرچند «یلدا» به معنی «شب بلند» آمده است اما در اصل و زبان آشوری به معنای «تولد» است که «ولد» و «میلاد» در زبان تازی نیز از همین «یلدا» که به معنی «میلاد میترا»است ، خارج شده است.

چهره بابا نوئل با کلاه مخروطی همان کلاه میترا است و ریش سپید نشانه پیری میترا و قبای سرخ نیز لباس کهن ایرانی است که سرخی آن بیانگر مژده و شادی و شور می باشد.

و گفتنی است که تا قبل از زردشت، میترا (و یا مهر) هدایایی در شب بلند یلدا برای کودکان میآورده است. شب قدر که در قرآن آمده و در اسلام از ارج و احترام خاصی برخوردار است نیز اقتباسی از شب یلدای ایران کهن بوده است




برچسب ها : میترائیسم, مهر, مهرپرستی, آیین میترا, دانستنیهای میترائیسم,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

 

 

 

 

 

 

 

هفت خوان:

 

 

 

 

هفت طبقه زمین، هفت مقام، هفت سیاره و در معبد : هفت طاقچه، هفت در، و ...در مهر پرستی، رسیدن به مقام بالا دارای مراسم و شرایطی بود و برای این کار، فرد باید فنون جادوگری را میدانست : ستاره شناسی، رمل و اسطرلاب، طالع بینی، طب، و ...درجات هفتگانه مهرپرستی عبارت بود از :

 

 

 

 

 

 

 

1- کلاغ : منسوب به عطارد ( تیر یا مرکوری ) . نماد : هوا و باد

2- همسر : منسوب به زهره ( ناهید یا ونوس ) . نماد : آب

3- سرباز : منسوب به مریخ ( بهرام یا مراس ) . نماد : خاک

4- شیر : منسوب به مشتری ( هرمز یا ژوپیتر ) . نماد : آتش

5- پارسا (پارسی ) . منسوب به قمر ( ماه )

6- پیک خورشید : منسوب به مهرپیما ( ستاره صبح ) ، هلیوس سل

7- پیر مرشد : منسوب به زحل ( کیوان یا ساتورن )

 

جوانان تازه وارد، به پیشگاه میترا معرفی میشدند و آنگاه در این مجلس به مقام نخست از مقامات هفتگانه دست می یافتند و جزو کارگران و خدمتگذاران به حساب می آمدند. ناگفته نماند که هر یک از این مقامات دارای وظایف خاصی بودند.

مثلا مقام کلاغ، مستلزم نوشیدن شراب (هوم ) و نواختن سرود مقامات بود.

مقام همسر، فقط از آن مردان بود، زیرا زنان حق شرکت در این مراسم را نداشتند. همسران، دارای روبند یا چارقد بودند که علامت مشعل یا چراغ است. این علامت مبین فروغ نوین است که با میترا، خدای روشنایی رابطه دارد .

مقام سرباز، یعنی پس از درک اسرار، ورود به صف سپاهیان خدا است. لباس سربازی به رنگ قهوه ای است .

مقام شیر، جامه ارغوانی رنگ به تن دارد و کفگیری در دست دارد که آتش را جابجا میکند .

پارسا، علامت مشخصه ای داشت و آن جامه ای به رنگ خاکستری بود .

پیک خورشید، جامه ای سرخ رنگ، کمربند زرد یا دوگوی آبی داشت .

پیر مرشد، عالی ترین مقام و منصب در آئین میترا و نماینده وی در زمین است.

علامت مخصوص او حلقه و عصا بود .

توشیحات بیشتر درباره خوان ها در ادامه مطالب




برچسب ها : میترائیسم, مهر, مهرپرستی, آیین میترا, هفت خوان مهرپرستی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

طريقه ورود به كيش مهر:

ورود به مذهب ميترا و به مرحله اسرارآميز ميترائيك متضمن مراسم طولاني و تشريفات مبسوط بود كه آن طور كه از بقاياي آثار تاريخي مشهود است و دوازده روز به طول مي‏انجاميده عمل ورورد به مذهب ميترا كاري آسان نبوده و برخي اوقات داوطلب بايد آزمايش‏هاي دردناك را تحمل كند از قبيل: آتش، آب ، گرسنگي، تشنگي، سرما، تازيانه، جاري شدن خون از بدن، داغ كردن و تهديد ساختگي به مرگ، سپس نان و آب مقدس را به او نوشانيده و مي‏خورانيدند.( عين اين رسم به مذهب مسيح منتقل شده است و ...) با توجه به اين همه تشريفات عظيم و مراسم مجلّل و وعده‏ي جاوداني شدن تازه وارد به اين مذهب به آساني مي‏توان درك نمود كه چرا اين آيين به سرعت در تمام قلمرو اروپا انتشار يافت. اما ميترائيست‏ها به آساني مسيحيت را مي‏پذيرفتند زيرا ميترا هميشه در جوف يك تجربه اسرار آميز مختفي مي‏گشت يعني به صورت مجرد مطلق يا ذهني بيرون مي‏آمد كه درك آن ميسر نبود، در حالي كه مسيح (ع) كه در مذهب مسيحيت جاي همان ميترا را مي‏گرفت به صورت مفهوم آدمي مجسم مي‏گشت كه قابل درك بود، و مذهب به طور كلي چيزهاي عيني و واقعي هميشه نيرويي بيشتر از مجردات و چيزهاي ذهني و خيالي دارا هستند.




برچسب ها : طريقه ورود به كيش مهر, مهرپرستی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

 

 

 

میترائیسم:

 

 

يكي از كيش‏هاي كهن ايراني كه زماني جهانگير شد <مهرپرستي> يا <ميترائيسم> است. چنان كه طي اين بررسي خواهيم ديد اين كيش باستاني در بسياري از اديان و جريان‏هاي فكري ايران و جهان اثرهاي ژرف باقي گذاشت.
در باره ميترائيسم پژوهش‏هاي بسياري از جانب دانشمندان خودي و بيگانه انجام گرفته و ويژه‏نامه‏هاي متعددي در اين باره نوشته شده است. نگارنده در اين گفتار زبده‏ي اين پژوهش‏ها را ياد مي‏كند و برخي استنباط‏هاي خود را نيز در حد امكان با تصريح درجه‏ي وثوق آن‏ها به ميان مي‏آورد.
در مورد ردّ پاي مهر در تاريخ ايران از دير باز تركيب‏ها و نام‏هاي زيادي در زبان‏هاي اوستايي، پارسي باستاني، پهلوي و دري از ريشه مهر وجود داشته است مانند: مهردروغ، مهرزيان، مهرجنگ، مهربان، مهرگسار، مهرگان، مهرك، مهرين، مهرنوش، درمهر <پرستشگاه زرتشتي>، مهربندگشا <خزينه‏دار داريوش به گفته تورات - كتاب عرزا باب اول بند
۸>، مهرداد، مهران، مهراب، مهرگشنسب، مهربد، مهرباز، بزرگمهر، مهرگياه و ... . روز تولد مهر كه روز تعادل خريفي است در تقويم كهن آغاز فصل سرما بود، روز جشن مهرگان است.
احتمال زياد مي‏رود كه آيين مهر در تكامل طولاني خود به جهان بيني گسترده‏اي همانند جهان‏بيني عرفاني بدل شده بود. تاثير آيين مهر در <گنوستي‏سيسم> و تاثير متقابل آن در مهرپرستي و رابطه مهر پرستي با مكتب نو افلاطوني كه هر دو از جريان‏هاي مهّم دوران <هلنيسم> است، امري است در خور مطالعه. آيا آنچه كه حكماي ما از قبيل: ابن سينا و سهروردي <حكمت المشرقيه> ناميده‏اند و آيا اصطلاحاتي از قبيل <شيد> و <شيدان‏شيد> كه سهروردي به كار مي‏برد از منشاء آيين مهر نيست؟
تجزيه و تحليل و كشف مذاهب معمول و متداول اين دوره بسيار پيچيده و مبهم و تاريك و بنابر اين بسيار مشكل است. ابتدا بايد عقايد مذهبي خود پارت‏ها را در نظر گرفت <پهلواها كه خود ماخوذ از نام معمول موسوم به پهلوي بوده است> كه در اصل قومي ايراني و مقيم اسليتيا
Scythia و ارشاك Arsaces يا اشك موسس سلسله‏ي ايشان بود. مذهب اين قوم آيين پرستش اجداد بود و پس از آن به مذهب بودا درآمدند كه باكتريا انتشار يافته بود و پس از آن مذاهب مختلفي كه تابع فلسفه‏هاي مطلق و مجرد بوده و معجوني از عناصر يوناني، عرفاني و ايراني بود در عقايد ايشان رخنه كرده كه مشهورتر از همه آنها ميترائيسم MITHRAISM يا آيين ميتراست كه تنها در آسياي باختري نفوذ يافت بلكه به وسيله‏ي سپاهيان رومي تا قرن ول پيش از ميلاد به باختر رسيده و تقريباً در تمام اروپا توسعه يافت.

 

 

 


 




برچسب ها : میترائیسم, مهر, مهرپرستی, آیین میترا,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

پس از این مطالببالا ،حال به نظریات که راجع به ریشه میترا پرستی ارائه شده است می پردازیم،  اکثریت ایرانیان به علت احساس وطن پرستانه ای که دارند دیانت میترا پرستی روم را همان  میتراپرستی ایران می دانند، اما شاید با مطالعه نظریات پژوهشگران بهتر بتوانیم راجع به این دیانت نظر بدهیم. 

عده ای از پژوهشگران قایل به میترایی تاریخی اند و پیامبری به نام مهر را مطرح می سازند که از مادری به نام ناهید در شهر دامغان در سال 271ق.م متولد شده و پایه گذار مذهب مهرپرستی بوده است.این گروه بر این باورند که میترا (مهر) شخصیتی تاریخی بوده که در سن 25سالگی به رسالت برگزیده شده و تا 65 سالگی به تبلیغ پرداخته و سرانجام در 208ق.م در دوران سلطنت اشک سوم یا اردوان اول دارفانی را وداع می گوید.

 اما عده ای دیگر از پژوهشگران میترای رومی را دگردیسی شده ی میترای ایرانی میدانند و آن را دیانتی می دانند که از میترا پرستی ایران نشات گرفته که بسیاری از آیین های آن از همان سنت های ایرانی نشات گرفته ، سر حلقه این افراد فرانتس کومن پژوهشگر پر آوازه بلژیکی است که عمری بر سر تحقیق راجع به میترا پرستی گذاشت و اکثر پژوهشگران ایرانی نیز با وی هم رای هستند. آنها بر این باورند که مهرپرستی(میترا پرستی) در زمان مهرداد اوپاتر ششم به روم رفته است و پایه میترائیسم قرار می گیرد و دینی عالمگیر می شود.

تعدادی دیگر بر این باورند که میترا پرستی موجود در روم همانگونه که کومن گفته دگردیسی شده میتراپرستی ایرانی است اما در گذر از سرزمینی به سرزمین دیگر آنچنان تغییر کرده که به کلی دیانتی دیگر شده و تنها وجه اشتراکش با دیانت ایرانی میتراپرستی نام آن است.

اما جدیدترین نظریه ای که راجع به این دیانت ارائه شده است و عده ی زیادی از محققین در حال حاظر با آن موافقند آن است که دیانت میترا پرستی رومی بر پایه نجوم و ستارگان بنا شده است و این دیانت نمی تواند ماهیت کلی ایرانی داشته باشد و تنها نام میترا را از ایرانیان وام گرفته است. 

این دیانت و نحوه شکل گیری آن هنوز برای پژوهشگران بصورت یک راز باقی مانده و هیچ سندی در دست نیست که این دیانت قطعا از کجا و چگونه وارد امپراطوری روم شده چطور امپراطوری روم را تحت سیطره ی خود قرار داده و چه ارتباطی با میتراپرستی موجود در ایران داشته ؟ این سوالات سوالاتی است که ذهن پژوهشگران زیادی را به خود معطوف کرده و هنوز پاسخی جامع و قانع کننده برای آن نیافته اند.




برچسب ها : نظریات راجع به میترائیسم, میتراپرسنتی, کیش مهر,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

<<اسرار آیین میترا>>

منابع:

زمينه و منابع  آيين ميترا به احتمال زياد در آسياى صغير ]ارمنستان و تركيه كنونى[ يافت مى شود، جايى كه اجتماعات ايرانى و پريستارانشان مُغ ها را حوالى پايان دوره هخامنشى (قرن ششم تا چهارم قم) به رسميت شناختند. اين اجتماعات از نگرش چندخدايى اديان محلى هواخواهى كردند و احتمالاً آيين ميترا از بعضى از مُغان دورگه پيدا شده است. با اين همه، اين مطلب را بدون اشاره به رويارويى جهان دينى ايرانى و بين النهرينى نمى توان تبيين كرد. گسترش نگاره هاى اخترشناسى، كه امروزه به شكل كامل ترى فهميده مى شود، نشان مى دهد كه دين اخترانىِ بابلى، كه به ويژه در هزاره اول قم توسعه يافت، در شكل گيرى آيين ميترا نقش مهمى داشته است. در اين نكته نيز خطا نرفته ايم اگر بينديشيم كه در زمانى كهن تر، مهر، ايزد ايرانى، همان شمش، خورشيدخداى بين النهرينى بود. بسيارى از عوامل نشان مى دهند كه آيين ميترا در نيمه دوم هزاره اول قم به طرز چشمگيرى در سراسر مناطق غربى تر قلمرو هخامنشى، از آسياى صغير تا بابل و ارمنستان، انتشار يافت. اما در اين مورد نمى توان از آيين ميترا ]به طور كلى[ سخن گفت، بلكه فقط مى توان به آيينى متفاوت با آن آيينى كه در ايران زرتشتى پيدا شده بود، اشاره كرد. به هر حال، از نسخه يونانى ايزد ايرانى در طى پايان قرن اول قم و نيز از بناهاى تاريخى ميترَه دات هاى كالينى كُز و آنتيوخِس اول، فرمانروايان كوماگِن، پيداست، كه ميترا با هليوس، آپولو و هرمس يكى است.




برچسب ها : <<اسرار آیین میترا>> , میترائیسم, میتراپرستی, ,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

 مقدمه:

قبل از ظهور زرتشت ، یعنى پیش از پادشاهى مادها، بومیان غیر آریایى ایران دینى داشتند كه آیین مغان نامیده مى شود. كلمه مغ (مگوش ) در زبان قدیم ایران به معناى خادم بوده است . به نظر مى رسد مغان سكنه بومى ایران بوده اند و مانند دراویدیان هندوستان ، پس از ورود آریاییان سرزمین خود را تسلیم آنان كرده اند. واژه المجوس كه در زبان عربى به زردشتیان اطلاق مى شود، از همین كلمه مگوش مى آید
برخى از پژوهشگران معتقدند كه دوگانه پرستى یعنى ایمان به خداى خیر و خداى شر در دین زردشتى از مغان قدیم ایران آمده است . زیرا در كتاب گاتها كه قدیمترین بخش اوستا و داراى صبغه ایرانى است ، چیزى در مورد دو گانگى یافت نمى شود، ولى از كتابهاى تاریخى بر مى آید كه مغان قدیم دو گانه پرست بوده اند. مغان به رستاخیز نیز ایمان داشتند
آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران وسرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران وهند شده بود. این پیشینه تاریخی به دوهزار چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد
با گذشت زمان این اشتراکات اعتقادی دچار اختلاف شد. در آثار ودا به وجه مشترک بین دو قوم مهاجر برخورد میکنیم . اشورا در ودا همان اهورای ایرانیان است
این آئین در سرزمین هند بنام میترا ودر ایران به نام مهر شناخته میشد




برچسب ها : میترائیسم, مهر, مهرپرستی, آیین میترا,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

آئين مسيحيت از کيش ميترا متولد شد. همان‌طورى که در مهرابه‌ها چشمه‌ آب جارى بود، مسيحيان نيز روى بدنهٔ تابوت‌هاى آنها صحنهٔ جارى شدن آب از چشمه به‌وسيلهٔ موسى کليم را حک مى‌کردند.(در سفر خروج باب هفده آيه‌هاى ۷-۳ چنين آمده که يهوديان پس از خروج از مصر دچار بى‌آبى شده و با موسى معارضه کردند. موسى به خدا متوسل شد که اين قوم مرا سنگ‌سار خواهند کرد، انديشه‌اى بساز. خدا گفت عصايت را به صخرهٔ هوريب (Horib) بزن تا آب روان شود و موسى چين کرد. بعد قديسان اديان رواتى در معجزهٔ بيرون آوردن آب از زمين يا سنگ ساختند و اين کار از معجزات به‌شمار آمد.)




برچسب ها : تاریخچه مهر پرستی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

پيش از ظهور زرتشت آريائيان در قالب زروانيگري، مهرپرستى نيز اختيار (کلمهٔ مهر را دارمستتر به‌معنى دوستى و محبت مى‌داند. يوستى مى‌گويد که مهر واسطه و رابطهٔ فروغ محدث و فروغ ازلى و به‌عبارت ديگر واسطهٔ بين آفريدگار و آفريدگان است. در گات‌ها کلمهٔ ميترا به‌معنى عهد و پيمان آمده است. مهر در اوستا از آفريدگان اهورامزدا محسوب شده و ايزد محافظ عهد و پيمان است و از اين رو فرشتهٔ فروغ و روشنائى است تا هيچ چيز بر او پوشيده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و يشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کيش مهر از ايران به بابل و آسياى صغير رفت و سپس پرستيده شد و به اين گونه آئين مهرپرستى پديدار گشت. (فرهنگ معين)) کردند.

در کتيبه‌هاى هخامنشى ميثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکريت ميترا (Mitra) و در پهلوى ميتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده مى‌شود.

کهن‌ترين سند نوشته شده الواح گلينى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسياى صغير، در محلى به‌نام بغازکوى پيدا شد. در کنار نام اين دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ايرانى ايندرا Indra) نساتى (Nasatya) نيز آمده است.

در اوستا ميترا مقام شامخى دارد و در زمان پيش از اوستا و رستاخيز زرتشتي، بزرگ‌ترين خدا به‌حساب مى‌آمد.

اين نشانه א که صليب (چليپا) شکسته ناميده شده است، در حقيقت صليب شکسته نيست. اين نشانه آريائى است، زيرا در ايران و هند هزاران سال پيشينه دارد.

اين نشانه א نخستين‌بار در حدود خوزستان يافت شده و مربوط به هفت هزار سال پيش از ميلاد مى‌باشد به اين ترتيب پيشينه تاريخى آن در ايران بسى کهن‌تر از پيشينه آن نزد آريائى‌هاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشيد ناميده است.

در گرمى (Germi) مغان آذربايجان گورهاى خمره‌اى از دوره اشکانى به‌دست آمده که در ميان آنها پارچه‌اى بسيار زيبا يافت شده است که داراى اين نقش مى‌باشد.

همچنين اين نگاره بر دهانهٔ پاره‌اى از خمره‌هاى سفالين که مرده‌ها را در آن مى‌گذاشته‌اند ديده شده است

در مواردى ديگرى چون جام تپه‌حسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقيق مربوط به دورهٔ اشکاني، گردنبند زرينى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گيلان اين نگاره به چشم مى‌خورد.

گردونه خورشيد نخست به اين شکل א بوده و کم‌کم خطوط منحنى از بين رفته گاهى به‌صورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاويه‌هاى ۹۰ درجه ترسيم شده و شکل هندسى و ترکيب کامل يافته است. اقوام باستانى بسيارى از جانوران را مى‌پرستيد‌ه‌اند و از همين جا توتميسم (Totemisme) پيدا شده است. يکى از اين حيوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبيعت، يعنى خورشيد بوده است اين نقش بر ظروف بازمانده از سده‌هاى پيش از ميلاد ديده شده و مهم‌تر از همه رابطه‌اى است که مردم باستانى ميان هلال ماه و خورشيد و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسيارى از سفال‌ها در ميان انحناى شاخ اين جانور و نيز بر پشت آن نشانه + يا א ديده مى‌شود. مثلاً بر ليوان سفالين مربوط به ۳۱۰۰ سال پيش از ميلاد که در سيلک کاشان به‌دست آمده نگاره + در زير انحناى شاخ گوزن پيدا است.

در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصويرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگاره‌هائى است که شناساننده و باورها و آئين و سمبول‌هاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر ديده مى‌شود.

شمال و شمال باخترى ايران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاريک يا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از ميلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) مى‌گويد: 'هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهريمن به تاريکى و ميان اين دو مهر قرار دارد' .(اوستا - يشت‌ها، گزارش پورداود ص ۴۰۱)

زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهميت ايزدان ديگر کاست و مهر را که پايهٔ خدائى گرفته بود يکى از ايزدان کيش خود به‌شمار آورد. با نگرش به اينکه نشانه گردونه مهر به شاهين و فروهر هم بسيار نزديک است مى‌توان پنداشت در زمانى که از اهميت مهر کاسته شده نشانه مقدس ميترائيسم رفته‌رفته به شاهين مبدل شده و اين شاهين و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى اين نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مينوى گرديده است.

هم‌اکنون اين نقش را به گونه‌اى ديگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بايزيد در بسطام مى‌توان ديد.

ميترا به‌معناى رفيق و همدم يک‌دل و يارى‌کننده است.

آديت‌ها فرزندان آديت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدايانى هستند که در آسمان زندگى کرده‌اند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آديت خوانده مى‌شود، و ميترا بلافاصله پس از او قرار دارد.

در کتب هندوئي، ميترا در شکل و هيئت خداوند خورشيد کمتر ظاهر مى‌شود، که مشهورترين آنها سورى (Surya) يا سويترى (Savitri) است که خود هفتمين آديت‌يَ نيز هست.

وارونا، خداى آسمان و رب‌النوع شب نيز هست.

ميترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى اين دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مى‌کنند. ميترا و وارونا از خدايان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگ‌ترين خدايان خوانده با اورانوس (Uranos) يونانيان برابر مى‌دانند. ميترا، خداوند آب‌ها و درياها نيز هست و يکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) يعنى محاصره‌کننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطير گاهى با نام‌هاى چون سورا (Sura) يا ماد (Mada) نيز خوانده مى‌شود.

در تأويلات اساطيري، به‌ويژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئين مهر بين ميترا و گاوکشى رابطه‌اى مى‌توان ديد.

خدايان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفريده بود از بين ببرند و سرانجام همين کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمين موجب رستاخيز طبيعت و به‌وجود آمدن انواع جانوران و گياهان شد. بعدها در پرده‌هاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دريا پنجره‌اى که به طرف آفتاب باز مى‌شد و مؤمنان به طرف خورشيد اهورامزدا را پرستش مى‌کردند (به‌معناى مکانى به‌طرف خورشيد)) همهٔ مهرابه‌ها با تغييراتى جزئي، قربانى کردن گاو را ترسيم کردند. غار با سقف نيلگون و تزئين ستاره‌اي، کنايه از آسمان و کل جهان بود و به‌همين جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گياه تزئين مى‌کردند و جريان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمى‌گرداندند. همين امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنين تفسير گرديد که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشت‌ها و بيشه‌زارها بريزد، طراوت و فراوانى در طبيعت از سر گرفته مى‌شود. دم گام داراى نقش موثرى است، زيرا خوشه‌هاى گندم از آن توليد مى‌شود. پس از رستاخيز بهار و گذر تابستان و پائيز، ناگهان زمستان همه چيز را تباه مى‌کرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبيعت خاموش و راکد مى‌ماند، اما با طليعهٔ بهار، قتل گاو منجر به آفرينش دوبارهٔ زندگى بر روى زمين مى‌شد.

در بابل، سومر، چين، ژاپن، سوريه، روم، يونان، مصر، هند و جاهائى ديگر اين روايت و همانند آن موجود بود. و به‌تدريج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. به‌موجب بند هش و برخى ديگر از منابع پهلوى چون زمينه خرد، جاماسپ‌نامه و دينکرد، اهريمن به نخستين آفريدهٔ اهورامزدا در نبرد ميان خير و شر دست يافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پيکر آن انواع گياهان و جانوران در پهنهٔ زمين به‌وجود آمد و آنگاه که اهريمن در صدد برآمد که نطفهٔ گاو را از بين ببرد، نطفه به کرهٔ ماه انتقال يافت، به‌همين سبب رويش گياه و ازدياد نسل جانوران با ماه پيوند يافت(رجوع شود به کتاب آئين مهر، ميترائيسم ص ۸۰) اين روايات از ايران به اروپا رفت و رازها و ابهامات تازه‌اى بر آن افزوده گشته گاوکشى و گوسفندکشى در آنجا رونق گرفت.

ميثر يا مهرنيز در اوايل بهار زندگى جديدى به خود مى‌گيرد. کشته شدن گاو به‌دست او منجر به تجديد حيات در طبيعت مى‌شود و سپس در آغاز زمستان ناگهان ناپديد شده سوار بر ارابه‌ خود به آسمان بالا مى‌رود. موردى که جاى بسى شگفتى است، زايش ميترا است، چون وى از پاره سنگى زاده مى‌شود. ليکن لوحى يافت شده که ميترا را در حال زايش از يک درخت نشان مى‌دهد. او ابتدا در شکم درخت جاى دارد اما بعد شاخه‌اى شکفته ميترا مانند گلى از آن تولد مى‌شود.

افسانه‌هاى آت‌تيس (Attis) و آدونيس (Adonis) و ازيريس (Osiris) شباهت تامى با اسطورهٔ ميترا دارند.

غسل تعميد مسيحيان، ظرف آب متبرک در کليسا، سقاخانه‌ها و حوضچه‌هائى که در مدخل مساجد و تکيه‌ها برپا مى‌کردند همه از يادگارهاى کيش ميترا است، زيرا که در مهريشت به‌روشنى از غسل و شستشو در آئين ميترا ياد شده است.





برچسب ها : تاریخچه مهر پرستی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش مهر (میترا) ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. این آیین بعدها دگرگون شده و به سرزمینهای امپراطوری روم برده شد و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود. گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین محو شد، اما تاثیری به‌سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت

تاریخچه مهر پرستی

پیش از زرتشت

پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد)، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و مهر یا میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب می‌شد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیمان‌نامه‌ای بین هیتی‌ها و میتانی‌ها می‌باشد، به میترا سوگند یاد شده‌است.




برچسب ها : تاریخچه مهر پرستی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

این نوشتار برگرفته از مقدمه ی کتاب «دین مهر در جهان باستان» است که گزارشی است از دومین کنگره ی جهانی مطالعات مهرشناسی که از یکم تا هشتم سپتامبر 1975 (دهم تا هفدهم شهریور 1354) در تهران برگزار شد و مجموعه ی مقالات بیش از 36 پژوهنده که در این کنگره به سخنرانی پرداخته بودند در کتابی با عنوان «Etudes Mithriaques» در سال 1978 از سوی «انتشارات کتابخانه ی پهلوی» در تهران - لی یژ انتشار یافت. این کتاب جلد هفدهم از مجموعه ی «آکتا ایرانیکا» است.




برچسب ها : دین مهر در جهان باستان,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

 

آیین مهر

 

 

 

 

 

 الف) تأثیر بر فرهنگ خاص ایرانی

 

 

اردشیر دوم برای اولین بار علا وه بر اهورامزدا از آناهیتا و میترا در کتیبهٔ خود نام برده. نام میترا قبل از او میشا بوده است. مهریشت نام با گیابادیش یا بغ خدا را به او می دهد.

 

 

1- شب یلدا: یلدا واژه ای سریانی به معنای تولد است. یلدا شب آخر پاییز و روز زایش مهر و خورشید است. در آیین زرتشت اهورامزدا مهر را در مقام عالی ترین ایزد معنوی خلق کرد.[23] از این روز روشنایی بیشتر می شود و بر تاریکی غلبه می یابد. مهری ها این روز را به همین مناسبت جشن می گرفتند. شب یلدا امروزه هم در فرهنگ ایرانی هست. در این جشن از میان میوه ها انار و از میان سبزی ها هندوانه بیشتر استفاده می شود زیرا مهری ها به رنگ سرخ دلبستگی زیاد داشتند و سرخی بامداد پیش از برآمدن آفتاب را مظهر جلوه ایزد مهر می دانستند.[24]

 

 

2- زورخانه: زورخانه ریشه در دوران اشکانیان و آیین مهری دارد زیرا نوع معماری آن بسیار شبیه به معابد مهری است. درِ زورخانه کوتاه تر از قامت مردان است تا مردان هنگام ورود سر فرود آورند[25] و در واقع نوعی شکست غرور و ایجاد فروتنی است. زورخانه ها را به تقلید از معابد مهر در زیرزمین ساخته اند. در زورخانه ها اجاقی هست که یادآور آتشدان های معابد مهری است و از آن برای تهیهٔ نوشیدنی گرم استفاده می شود. در این مکان ها تصاویری از رستم [26] و رشادت های وی نقشی بسته که یادآور تصاویر میترا و نمایش کشتن گاو به دست اوست. در زورخانه ها هم زنان حق ورود ندارند و تنها کسانی حق تشرف دارند که به سن بلوغ رسیده باشند. در زورخانه هفت مرتبه هست که عبارت اند از پیش خیز، نوچه، صاحب تاج، صاحب رنگ، پیش کسوت، مرشد و کهنه سوار که پیش خیز و نوچه مقام نوآموز مهری را دارند و حق تقدم با پیش کسوت هاست. گذاشتن تاج فقر بر سر کسی که به مقام استادی می رسد یادآور گذاشتن تاج میترا بر سر مشرف در آیین مهر و داشتن قمه و چاقو به همراه پهلوان زورخانه یادآور دشنه ای است که میترا همواره با خود دارد.[27] وجود زنگ در زورخانه برای آگاهی از ورود پهلوانان بزرگ و احترام به آنها هم یادآور زنگ در معابد مهری برای پرده برداری از مجسمه میتراست. زورخانه را تا قبل از دورهٔ صفویه به یاد نیایشگاه مهریان عبادتخانه می گفتند.[28]

 

 

3- اصطلاحات: در زبان فارسی، اصطلاحاتی رایج است که ریشه ای دیرینه دارند و می توان گفت که نمودهایی از آیین مهرند. برخی از این اصطلاحات عبارت اند از:

 

 

3-1/ یار غار؛ از آنجایی که مهریان برای نیایش در غار جمع می شدند یکدیگر را یار غار می خواندند. این اصطلاح امروزه کنایه از یار و دوست وفادار است.[29]

 

 

3-2/ شیرمرد و شیرزن؛ شیر یکی از مراحل هفت گانهٔ تشرف در آیین مهری است. در این مرحله، که اولین مرحلهٔ معنوی است، رهرو آزمایش های بدنی متعددی را پشت سر می گذارد و ثابت می کند که توانایی ادامهٔ کار را دارد لذا از این اصطلاح امروزه برای نشان دادن دلاوری های یک شخص استفاده می شود.

 

 

3-3/ قسم به سوی چراغ؛ این اصطلاح در میان مردم بیانگر سوگند راست است و ریشه در روشن کردن شمع در معابد مهری دارد و یادآور هم پیمانی با مهر است.[30]

 

 

3-4/ قسم به پیر؛ امروزه رایج است که برای باور کردن حرف کسی وی به پیر و پیغمبر قسم یاد می کند که پیر یادآور آخرین مرحلهٔ آیین مهری و بالاترین فرد در این آیین است.

 

 

3-5/ قسم به مو؛ امروزه که به موی سپید شخص پیر و باتجربه قسم یاد می کنند که این هم ریشه در مرحلهٔ پیر آیین مهری دارد.

 

 

3-6/ مستی و راستی؛ مهری ها مردمی می خواره بودند و در معابدشان مقادیر زیادی شراب بود زیرا گذشته از اینکه معتقد بودند شراب یک نوشیدنی معنوی است و هر کس در آخرت باید آن را با خود داشته باشد بر این باور بودند شخصی که وارد معبد مهری می شود باید با مهر رو راست باشد زیرا مهر نماد حقیقت است لذا مقدار زیادی مِی خوردند تا چهرهٔ واقعی خود را نمایان سازند.[31]

 

 

3-7/ نقاب از چهره برداشتن؛ همان گونه که قبلاً یادم کردم ورود به هر مرحله در آیین مهر لباس و نقاب خاص خود را داشت. امروزه از این اصطلاح برای کسانی که تظاهر به راستی می کنند و در اصل ریاکارند استفاده می شود.

 

 

3-8/ تاج سر؛ در مرحله سرباز در مراسمی تاجی بر سر تک تک مشرفان می گذارند که بیانگر این است که میترا تاج سر آنهاست. امروزه از این اصطلاح برای نشان دادن اطاعت و فرمان برداری از شخص معمولاً محترم و دارای مقام عالی استفاده می شود.

 

 

3-9/ خاک پا؛ در مرحلهٔ اول و تشرف نوآموز باید به خاک بیفتد و به شکم روی زمین دراز بکشد و تا نزد پیر سینه خیز بخزد. امروزه وقتی کسی به دیگری می گوید خاک پایت هستم به معنی نوکر بودن و تازه کار بودن در برابر اوست.

 

 

3-10/ سحرخیز باش تا کامروا باشی؛ مهریان صبح زود از خواب بیدار می شوند و به تمرینات بدنی می پرداختند. این رسم در زورخانه و بین مرشدان و پهلوانان هم وارد شده است.

 

 

3-11/ مهر ورزیدن؛ با توجه به اینکه در آیین مهر پرورش و ورزش تن شرط پرورش روان است لذا مهر و محبت نیز با مصدر ورزیدن تعبیر شده است.

 

 

3-12/ مهر کسی به دل نشستن؛ از آنجا که هدف غایی در آیین مهر وصل به مهر و پرتو خورشید است لذا این هدف زمانی تحقق می یابد که دل به مهر وصل شود. مهر کسی به دل نشستن به معنی وصل و علاقه به شخص خاص است.

 

 

3-13. مهر سکوت بر لب نهادن؛ در مرحلهٔ کلاغ دهان نوآموز را می بستند و مهر خاموشی که نشانهٔ رازداری و هشداری است بر لب او می نهادند.[32]

 

 

3-14/ باز بودن سفره؛ گفتیم در معابد مهری همیشه سفره ای باز و غذای اصلی هم نان و شراب و ماهی بود. اصطلاح سفره ما همیشه باز است ریشه در آیین مهر دارد. همچنین است اصطلاح برکت سفره.

 

 

4- ذخیرهٔ واژگانی: در ذخیرهٔ واژگانی زبان فارسی واژه هایی هست که به راحتی می توان در آنها رد پای آیین مهر را دید. مهم ترین آنها عبارت اند از:

 

 

4-1/برخی از اسامی مانند:

 

 

در پسرها: مهران، مهرداد، مهرتاش، مهرپویا، مهرزاد، مهرنیا، مهروز، مهرشاد.

 

 

در دخترها: مهرتاج، مهرانگیز، مهربانو، مهری، مهرشید، مهرنوش، میترا.

 

 

همچنین برخی از اسامی که به صورت نام خانوادگی در آمده اند از قبیل مهرنیا و مهرنژاد که حاکی از مهری بودن نیا و نژاد است و پیرنیا که ریشه در مرحله پیر آیین مهر دارد.

 

 

4-2/ واژهٔ مهربان؛ از آنجا که یکی از نمودهای ایزد بغ مهر محبت است یعنی وی مظهر دوستی و محبت محسوب می شود این واژه همچنان در مورد به افراد خوش برخورد به کار می رود ولی از لحاظ ریشه یابی می توان آن را نگه دارندهٔ آیین مهر دانست.

 

 

4-3/ مغ؛ ریشه در واژهٔ سانسکریت مگهیه دارد که به معنی داد و دهش است. در واقع، همان گونه که گفته شد در معابد مهری همواره سفره ای گسترده بود و مراسم اعانه و کمک به فقرا به صورت صدقه و صندوق از همین معابد ریشه گرفته است. این واژه بعدها به صورت مگ و موبد درآمد. در اروپا واژهٔ مجیک[33]به معنی جادوگر ریشه در همین واژه دارد که بیشتر به خاطر پررمز و راز بودن آیین مغان مهری و مراحل سخت و ریاضت کشیدن های آن است. واژهٔ مجوس نیز که بعدها اعراب در مورد زرتشتیان به کار بردند ریشه در همین واژه دارد.

 

 

4-4. واژهٔ قربانی؛ پیش از زرتشت کارگزاران آداب و مناسک دین کوی ها، کرپن ها و اوسیج ها بودند.[34] زرتشت به دست یکی از همین کرپن ها کشته شد. او بارها با عملکرد آنان مخالفت کرده بود. کرپن ها از پیشوایان دینی مذهب دیو یسنا یا دیوپرستان بودند و کارشان به جا آوردن آداب قربانی و فدیه بود.[35] واژهٔ قربانی خود به معنی آن چیزی است که در راه نزدیکی به خدا تصدق کنند.[36] با توجه به اینکه واژه های متعددی از زبان فارسی به عربی رفته اند و معرب شده است و با در نظر گرفتن نزدیکی بار معنایی دو واژه کرپن و قربان لذا واژهٔ قربانی بایست از واژهٔ کرپن فارسی گرفته شده باشد.

 

 

5- گلریزان: مراسمی است که در طی آن برای کمک به امری و به ویژه فقرا اعانه جمع می شود. این مراسم ریشه در کمک و همیاری به فقرا در آیین مهری دارد.

 

 

6- زیارتگاه های زرتشتیان: در برخی از نیایشگاه های زرتشتی آتش نیایشگاه همیشه روشن نیست بلکه هنگام زیارت روشن می شود. این نوع از نیایشگاه ها را پیر می گویند. تعداد پیرها در یزد و کرمان زیاد است و مهم ترین آنها پیر چکچکو و پیر هریشت است که[37] یادآور مرحلهٔ پیر مهری است. رفتن به پیر برای زیارت را به پابوس پیر رفتن[38] می گویند. امروزه از این اصطلاح برای زیارت امام زاده ها استفاده می شود و نیز می گویند که پیر مراد می دهد و می طلبد که آن هم امروزه در مورد امام زاده ها به کار می رود. آتشکدهٔ کرمان هم در مهر نام دارد [39] که در واقع به معنی دروازهٔ مهر است. سه آتش آذر فرنبغ (ویژهٔ موبدان)، آذر گشنسپ (ویژهٔ جنگآوران)، آذربرزین مهر (ویژهٔ کشاورزان) بوده، این آتش سومی هرگز با دو آتش دیگر در یک سطح نبوده و دهقانان هرگز دارای نفوذ واقعی نبوده اند و برزین مهر خود به معنی مهر درخشنده است. این آتشکده بر فراز کوه ریوند در شمال غربی وهشاپور در خراسان بوده است.

 

 

7- متون کهن: در متون کهن زرتشتی از ایزد مهر یاد شده که خود بیانگر خصوصیات این ایزد و نقش آن در آیین زرتشت است که البته ریشه در آیین کهن تر دارند. مهم ترین متونی که از ایزد مهر صحبت کرده اند عبارت اند از:

 

 

7-1/ اوستا؛ در اوستا، مهر یشت، که درمورد ستایش ایزد مهر است، 35 کرده و146 بند دارد و طولانی ترین یشت اوستاست. این مطلب نشانگر اهمیتی است که در اوستا از میان یشت ها به مهر داده شده و یادآور احترام عمیقی است که ریشه در آیین مهر داشته است.

 

 

7-2/ ماتیکان سی روز؛ شامل 1150 کلمه. رساله ای است در مورد سی روزه زرتشتی و اینکه در هر کدام از آن روزها انجام کاری خوب و شایسته است.

 

 

7-3/ ستایش سی روزه؛ در 5260 واژه دربارهٔ ستایش هر کدام از سی روز ماه که قسمت شانزدهم در مورد روز مهر است.

 

 

7-4/ گرز ایزد مهر؛ به نظر می رسد تنها قطعهٔ مستقلی است که در مورد مهر باقی مانده است. البته، این قطعه به صورت غیر مستقل در روایات داراب هرمزد یار آمده است. قطعهٔ کوچکی است در بیان اینکه ایزد مهر هر روز سه بار گرز خود را بر سر دیوان می کوبد تا روان های مردم را نیالایند.[40]

 

 

7-5/ ارداویراف نامه؛ سفر موبدی است به نام ارداویراف در طی هفت روز در خواب به دوزخ و برزخ و بهشت است در 8800 واژه. کمدی الهی دانته، که بعدها نوشته شد، بسیار به آن شبیه است. در ارداویراف نامه سه ایزد مهر، سروش و رشن سه داور پل چینود هستند. مهر که میانجی بین روشنایی و تاریکی و یا بهشت و دوزخ است نقش اصلی را در سنجش اعمال دارد و ترازویی دارد که با آن اعمال انسان ها را می سنجد.

 

 

8- مهر و ترازو: در میان بروج فلکی، میزان به معنای ترازو هفتمین برج و مطابق ماه مهر فارسی است. این مطلب ریشه در ترازوداری مهر در پل چینود دارد. شاید هم نماد داد و عدالت که ترازو است خود ریشه در دادگری و عدل مهر داشته باشد.

 

 

9- آداب و رسوم: در میان مردم ایران، به ویژه در شهرستان ها مراسم گوناگونی هست که مردم شناسان و پژوهش گران ریشهٔ برخی از آنها را در آیین مهر دانسته اند.

 

 

مراسم پیر شالیار در کردستان، مراسم قربانی برای بارش باران در هرمزگان، مراسم سویی فاران یا طلب باران در ترکمن صحرا، جشن حال در زنجان، جشن قوچ اندازون در کرمان و نیز رقص ها و آوازهای محلی نظیر رقص های کردی و لری با توجه به وجود مراسم آوازهای محلی در معابد مهری از جملهٔ این آداب و رسوم اند.[41]

 

 

10- تقدس عدد هفت: در ایران باستان، عدد هفت مقدس بود. در آیین مهری، مراحل تشرف هفت مرحله است. این تقدس از آیین مهر به آیین زرتشت راه یافته است. چنان که در ایران باستان هفت آتشگاه بزرگ و نیز هفت اقلیم و هفت آسمان بود. رستم پهلوان نامیِ ایران باستان، از هفت خان گذشت[42] که یادآور هفت مرحلهٔ مهری است. لزوم هفت مرحله بودن را عطار در گذر از هفت شهر عشق[43]در منظومهٔ منطق الطیر خود آورده است. همچنین امشاسپندان که نزدیک ترین کسان به اهورامزدا هستند، هفت عددند.

 

 

میترا علاوه بر اینکه داور اصلی است، مشاور اورمزد در نابودی و پلیدی نیز هست و مسئول رستاخیز و قربانی گاو در روز آتش است. چهار مرحلهٔ آخر مهری معادل چهار مرحلهٔ زرتشتی است به این صورت: اندیشهٔ نیک (ستاره)، گفتار نیک (ماه)، کردار نیک (خورشید)، روشنایی بی کران (پیر).


پی نوشت

 

 

23- همان، ص55.

 

 

24- همان، ص131.

 

 

25- اسفندیار درکه، تاریخ و فرهنگ زورخانه (تهران: مؤسسهٔ کتاب همراه،1377)، ص67.

 

 

26- رستم که نامی ترین پهلوان شاهنامه است خود از کیش زرتشتی نبوده و نام وی در میان شاهان کیانی و پیشدادی اوستا نیامده بنابراین وی دارای آیین مهر بوده و همو بوده که اسفندیار پیرو آیین مزدیسنا را کشت. (پورداوود، آناهیتا، ص104).

 

 

27- رستم پور، همان، ص133.

 

 

28- احمد حامی، بغ مهر (بی جا: بی نا،1355 )، ص18.

 

 

29- لقب ابوبکر خلیفهٔ اول مسلمین هم یار غار بوده. اصحاب کهف نیز به معنی یاران غار است.

 

 

30- رستم پور، همان، ص135.

 

 

31- همانجا.

 

 

32- همان، ص114.

 

 

33- دوست خواه، همان، ص1055.Magic

 

34- ولتر بروتوهتینگ، تاریخ و فرهنگ ایران: زردشت سیاستمدار یا جادوگر، ترجمهٔ کامران فانی با مقدمه فتح الله مجتبایی (بی جا: پرواز،1379)، ص31.

 

 

35- احسان یارشاطر، داستان های ایران باستان مبتنی بر آثار اوستایی (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،1351).

 

 

36- حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، ج2.، ذیل ‹‹قربان».

 

 

37- کتایون مزادپور، زرتشتیان (تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی،1382)، ص106.

 

 

38- همان، ص107.

 

 

39- همان، ص105.

 

 

40- بررسی دست نویس29، ص263.

 

 

41- حسن زنده دل و دستیاران، آشنایی با استان های ایران، مجموعه راهنمای ایرانگردی (بی جا: کاروان جهانگردان و ایرانگردان،1379).

 

 

42- امیر عطایی،آناهید، ‹‹بنیادهای عرفان ایرانی››، س1، پیش شماره (تیر1382 )، ص42.

 

 

43- همانجا.

 

 





برچسب ها : آیین میترا , ایین شناسی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

در بيشتر مراسم و آدابي كه از ازمنه گذشته در اين كشور انجام مي‌گرفته، آهنگ جزيي لاينفك، از آن مراسم محسوب مي‌شده است. چه در هنگام كار و كوشش نظير كشاورزي و دامداري و چه در زمان جنگ و پيكار و جشن و سرور و بالاخره در ميدانگاه كشتي كه موسيقي و سازهاي مربوط به آن نقشي اساسي در رويارويي با دو كشتي‌گير، يا چند حريف ق‍َد‌َر را ايفا مي‌كرد. كشتي يكي از ورزش هاي بازمانده از گذشته‌هاي دور مي‌باشد كه، در حقيقت، ورزش ملي اين سرزمين محسوب مي‌شود.


در شمال ايران به علت كثرت كشتي آنها را نام هاي گوناگوني ياد مي‌كنند كه فقط در نحوه اجراي آن اندكي اختلاف بوده، ولي در اصل از يك قانون، همراه با آداب آن پيروي مي‌شود. چنان چه نواختن آهنگ با سازهايي كه در بيشتر مناطق، تقريباً به هم شبيه است حال و هوايي به اين رسم پارينه مي‌دهد.




برچسب ها : موسیقی در آیین میترا,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

در کیش کهن میترائیسم (آیین میترا یا مهر پرستی)اسطوره ای به این شرح وجود دارد:
......میترا پس از صرف شام مقدس با پیروان خود به آسمان صعود میکند.وسیله صعود ,گردونه چهار اسبه اوست.در نقاشی های یافته شده دو ایزد به نامهای سُل و هلیوس گردونه را می رانند.میترا در آسمان نیز از یاری به مردمان و آنانی که مومن به کیش باشند خودداری نمیکند.ارواح پیروان را برای گذراندن از هفت طبقه آسمان راهنمائی می کند تا به طبقه هشتم که جایگاه نور و آرامش مطلق است برسند.البته این موضوع کنایه ای است از اینکه افراد بایستی طی مراحل هفت گانه تزکیه و تصفیه روح از دلبستگی ها آزاد شوند تا با سبکباری به مر حله و درجه ای دیگر برستد و پس از طی هفت مرحله به نور مطلق و کمال دست یابند.درباره ترتیب هفت درجه یا هفت مقام در میان محققان جز در یک مورد ,اختلافی وجود ندارد و آن درباره مقام دوم است که شرحش در ذیل خواهد آمد.




موضوع :
آیین میترا ,  , 

ویژگی های آیین میترا

آیین میترا، آیین مردمی و آزادگی بود و در شرف آن آیین همین بس که اسلام، آن را و پیروانش را همچون سه آیین آزاد، که یهود، نصاری و مجوس بود، آزادی بخشید، چرا که به بسیاری شیوه و روش، با اسلام مشابهت داشت همچون : آزادی فکر، آزادی انتخاب، پاکی و طهارت، راستی و امانت، و هم این که پیروان آن، در نیوشیدن هرگونه عقیدتی آزاد بودند و هر قولی و نظری را که با دلیل عقل، پسندیده بود و از آن هرکس و هر ملتی که می بود، می پذیرفتند. پیروان میترایی، سرآمد پیروان آیین های سلف خود بودند.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

 




برچسب ها : ویژگی های آیین میترا,

موضوع :
آیین میترا ,  , 

مهر یا میترا یکی از بزرگترین ایزدان اقوام هند و ایرانی است و کهن ترین ذکری که از آن به دست آمده به 3500 سال پیش می رسد.آیین مهر یا میترا حدود 1700 سال پیش کیش رسمی اروپاییان بود این آیین در سده نخست میلادی توسط نرون امپراتور روم به عنوان کیش رسمی امپراتوری پذیرفته شد و در طی یکی  دو سده در سراسر اروپا از مجارستان تا انگلستان گسترش یافت.
پژوهشگران بسیاری به واکاوی این آیین پر رمز و راز پرداخته اند. نخستین کسی که به پژوهش درباره ی این آیین پرداخت فرانتز کومون بود که نسک جامع و مفصلی در این باره نگاشت. پس از او مارتین ورمازرن (Martin Vermazeren) بود که به پژوهش در این باره پرداخت. نسک او با فرنام Ce Dieu Mystérieux Mithra در سال 1960 در پاریس به چاپ رسیده است. این نسک توسط دکتر بزرگ نادرزاد ترجمه شده است. به گفته ایشان چاپ این نسک با یاری دکتر بهرام فره وشی بوده است و مربوط به زمانی ست که دکتر نادرزاد در سوئیس دانشجو بوده اند.


مارتین ورمازرن (Martin Vermazeren)

دکتر بزرگ نادر زاد در سال 1314 در تهران متولد شد و در دانشگاه ژنو علوم انسانی خواند و در همین رشته از دانشگاه پاریس دکترا گرفت. از جمله آثار و ترجمه های ایشان «حکمت یونان» از شارل ورنر و «فلسفه و فرهنگ» از ارنست کاسیرر می باشد که هر دوی این نسکها در دهه 40-50 ترجمه و منتشر شده است. «قدرت سیاسی» از ژان ویلیام لاپیر و «توکویل: فیلسوف لیبرالیست» از ژاک کنن هوتر و «تأمل در مبانی دموکراسی» از آلن دوبنوا با ترجمه او منتشر شده است. «در باب دموکراسی، تربیت، اخلاق و سیاست» واپسین نسکی است با ترجمه او وارد بازار نسک شده است.


دکتر بزرگ نادرزاد

نسک دارای هات های زیر است :

پس از یادداشت مترجم و پیشگفتار نسک ، هات های زیر پیش روی خواننده است.

•   میترا در ایران و هند
•   زرتشت و موبدان
•   آمدن میترا به اروپا
•   پیروان میترا
•   روش های تبلیغ در آیین میترا
•   معبد مهری چه شکلی دارد؟
•   مهرکده های مشهور یا مهم
•   نامدارترین فتوحات میترا
•   اطرافیان میترا
•   افسانه ی میترا
•   میترا و ایزدان همراه او
•   ایزد زمان بیکران
•   تشرف به مناسک و آداب و اسرار
•   درجات هفتگانه ی تشرف
•   ستارگان و عناصر چهارگانه
•   مسئله زن
•   آیین میترا و قربانی آدمیزاد
•   سرودهای مقدس
•   متون متاخر سنت پرسیک در رم
•   هدایا و هنرمندان ؛ میترا در هنر
•   میترای مغلوب
•   کتاب شناسی


نسک ارزشمند و پربار «آیین میترا» پس از آنکه نخستین بار در سال 1345 توسط انتشارات دهخدا به چاپ رسید پس از سالها در تابستان 1372 توسط انتشارات چشمه به بازار نسک آمد و تاکنون شش بار توسط همین انتشارات تجدید چاپ شده است. واپسین چاپ آن در امرداد سال 1387 در 240 رویه با بهای 3500 تومان بوده است.

پیشنهاد : شوربختانه ایرادی که بر این نسک وارد است نداشتن واژه نامه ای در پایان نسک برای شناساندن ایزدان گوناگون و بسیاری ست که نامشان در نسک آمده ، از این رو به دوستانی که آهنگ خواندن این نسک را دارند پیشنهاد می کنم نخست درباره ی ایزدان گوناگون در آیین مهری آگاهی مختصری کسب کنند سپس به خواندن این نسک بپردازند تا دچار سردرگمی نشوند.




برچسب ها : آیین میترا , ایین شناسی,

موضوع :
آیین میترا ,  , 


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

دریافت کد رتبه جهانی سایت و وبلاگ